جدول جو
جدول جو

معنی بزک دوزک - جستجوی لغت در جدول جو

بزک دوزک
(بَ زَ زَ)
چاسان فاسان. آرایش زن روی خود را بسرخاب و سفیداب و وسمه و سرمه و جز آن. بزک. و با کردن صرف می شود. (یادداشت بخط دهخدا). و رجوع به بزک شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ)
چاسان فاسان کردن. بزک کردن. (یادداشت بخط دهخدا). رجوع به بزک کردن شود
لغت نامه دهخدا